پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

گل پسر مامان

پرهام لوس شده

بازم سلام پرهام این روزا قلدر شده . میخواد به همه دستور بده . حرفشو گوش نکنیم جنگ جهانی میشه .. گوش بکنیم هم زور میگه .... خدا نکنه صبح چشمشو باز کنه و بچیزی گیر بده. مثلا یه روز صبح پا شده میگه : اون زیر چیه ؟ میگم چی؟ میره پایه فلزی مبل میگیره میگه اینو میگم اینو. فهمیدم تو فاز گیره .... گفتم پایه مبله دیگه ... ندیده بودی؟ پرهام: کی اینو چسبونده ؟ چرا چسبونده ؟بکنش.... باید بکنیش .گریه ای خدا ااااااا منو بکش . فهمیدم گرسنه شه . صبحانه میارم و ..... روز دیگه: پرهام بیا جیش کن بریم خامه بخریم . نون بخریم و شیر کاکائو و.... بیاییم صبحانه بخوریم پرهام: نمیکنم نمیام . صبحانه هم اصن نمیخوام . من : وا باز چته؟ از دنده چپ بلن...
4 شهريور 1392

پیام سوگواری

عمه اکرم عزیزم خیلی دوستت داشتم  و دارم اینو خودتم خوب میدونی . رفتن و پر کشیدن تو را  هنوز باور نکردم و نمیکنم هنوز نگاهت و حرف زدن هات مظلومیتی که تو چشمات بود . هنوز با تمام وجودم احساس میکنم . بزرگ خانواده پدری ام ( عمه مهربانم )  در تاریخ ٦/٥/٩٢ به سوی خدا رفت .و در بهشت خانه کرد. عمه خوبم در این شبهای عزیز فوت کرد . وحتی عکسش هم با بقیه عکس ها فرق داشت . بین گلها بود . همون شب بعد از خاکسپاری اومد تو خوابم و با همان لحن آرام و مظلوم گفتی : سلام خانوم بیدار شو خیلی سر حال و خوشحال بود . یه نوازش محکمی مثل همیشه بر سر پرهام کشید و قربون صدقه اش رفت . به من گفت بیا جامو بهت نشون بدم . یک دری را باز کرد به ...
13 مرداد 1392

درباره پرهام

سلام پرهام من روز به روز شیطون تر از دیروز میشه ولی یک اخلاق خیلی خوبی که داره اینه که وقتی مهمانی میرویم خیلی ساکت و مظلوم و نرمال میشه . مثلا به چیزی دست نمیزنه، چیزی بخواد بخوره از من اجازه میگیره و کار خوب دیگه اش اینه که چون یک ماهیه از پوشک گرفتمش دستشویی شو میگه . خراب کاری نکرده . یعنی از وقتی جدی برخورد کردم پرهام هم همکاری کرده . خیلی ماهه هزار ماشالله . بعد از تولدش دیگه به صورت جدی تصمیم گرفتم هواشو داشته باشمو مراقب دستشویی داشتنش باشم .جدای از اصرار های بعضی ها  که برای از پوشک گرفتن پرهام از شش ماه قبل به من فشار می آوردن. به توصیه دوستان و فامیل و تجربه هاشون هدیه های کوچک میگرفتم...
4 مرداد 1392

تولد دو سالگی پرهام جونم

سلام بدون شرح  بریم سراغ تولد پرهام . بعدا توضیح میدم . فقط قبلش بگم تولد پرهام دو مرحله ای شد با دو  تا کیک .یکی مهمانی زنانه ٢٥ خرداد و دیگری همراه با پسر عمو رابرت (رادمهر ) و عمو و زنمو   عزیز من گل من تولدت مبارک تولدت مبارک کارت تولد پرهام که نیمه کاره ماند و مهمان ها تلفنی دعوت شدن. ((عزیزم دو ساله شدی عاقل و بالنده شدی میخوایم یه جشن بگیریم بیشتر همو ببینیم هر کیو  خواستی جونم دعوت کن مهربونم)) بازم عکس هست ولی فعلا .... تم تولد هم باب اسفنجی و پاتریک بود کیک دوم پری دریایی بود. که... پرهام یه دل نه صد دل عاشق پری دریایی شد. در تولد اول پرهام از خواب...
30 خرداد 1392

سفر به رامسر (در 23 ماهگی)

سه شنبه ساعت 4 بعد از ظهر حرکت کردیم بسوی شمال .دفعه قبل پرهام 1 سال 4 ماه داشت . یعنی ماه مهر 1391 و اینبار 23 ماهشه . دیگه تو ویلا بند نبود فقط حیاط و برکه و دریا را دوست داشت . عوروابه چیست؟ . . . . .. . . .. بله درست حدس زدید یعنی قورباغه .چون پرهام نمی تونه بگه ق میگه عوروابه . اون برکه ای که نزدیک ویلا بود شبها صدای قورباغه هاش بلند میشد و پرهام می رفت سنگ میزد تو سر قورباغه هاش . یک جای جدید دیگه هم رفتیم چون هوا سرد بود و دریا طوفانی رفتیم خوض گنده ( ببخشید همون اب گرم رامسر) با اینکه خیلی بی نظم هرکی هر کی بود ولی پرهام یواش یواش خوشش اومده بود اولش میترسید و دیگه موقع تعطیلی استخر ول کن نبود . بگذریم که خودمون سرما خوردیم...
28 ارديبهشت 1392

چند تا عکس برای آلبوم 2 سالگی

چند تا عکس از دوربین های خودم و  موبایل جمع کردم در مورد عکسا توضیح هم میدم . راستی چند تا عکس برای عید نوروز هم گذاشتم . نظر یادتون نره . ا ولین عکس از پرهام و پسر عموی شیطون بالا رادمهر اینم یه عکس از باران شیطون بلا و پرهام عسل   پسرم خیلی با محبته . محبتش فوران کرده خب   به نظرتون پرهام میتونه همه شو بخوره ؟ باییم تشویقش کنیم دارم دنت میخورم خب .  اینجا مریض شده بودم و تازه خوب شده بودم یه غذای توپ خوردم  که خونه عمو مسعود  خوابم برد یه عکس حال بهم زن دارم گذاشتم آخر سر اییییییییییییییی      ...
4 ارديبهشت 1392

عید نوروز 1392

سال 1392مبارک   بوی باران                         بوی سبزه                     بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید                            برگهای سبز بید         عطر نرگس&nb...
3 ارديبهشت 1392