پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

گل پسر مامان

سلام سلام

1391/9/22 16:39
نویسنده : مامان پریسا
459 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام صد تا سلام ما برگشتیم .

پرهام پسرم خیلی بزرگ شده . کار های جدیدش هم اینه که هر جایی میره برمیگرده سیر تا پیاز ماجرا را دست و پا شکسته برای مامانم تعریف میکنه .

اونوقت مامانم میگه پریسا دیگه داره خطرناک میشه ها باید بهش یاد بدی برای همه نشینه همه چیو تعریف کنه .

مثلا : پرهام از گاوداری  برمیگرده اینطور تعریف میکنه . ماشین رفتیم گاو . با بزرگ هام  گاو با پا ناز کردیعنی با بابا بزرگ رفته پرهام با پا گاو ها را ناز کرده. چند تا گاو  بود پرهام؟ دو تا سه تا    بعد میگه هممه گاو ناز

پرهام از پارک برمیگرده:

مامان کجا بودی ؟ ددر پاک(پارک) با کی رفتی؟ مسن(با محسن). چکار کردی ؟ پرهام با هیجان :سنگ  خوص گنده همشو . ( یک مشت سنگ انداختم تو حوض گنده ) بعد چکار کردی ؟ سسره (سرسره)

دوست داره از سر سره مثل بچه های دیگه دمرو بیاد پایین .

پرهام این گل ها رو کی زده به سرت ؟ آنوم نی نی  یعنی(دختر بچه)

شعر هم بلده:کلمات پر رنگ را پرهام میگه.

یه توپ دارم ییلیه (قلقلیه) سرخ و سپید(سفید)آبیه میزنم زمین هاوا(هوا) میره نمیدونی تا چجا (کجا) میره من این توپو نداش (نداشتم) مشقامو خوب نوشتم . بابام بهم عیدی داد . یه توپ ییلی داد.

روز عید غدیر مادر و بزرگ (مامان و بابای) بابا علی و مامان مریم و بابا محسن شام خونه مابودن آخه من سیدم . خلاصه عمو مسعود بهش اسباب بازی کادو داد . بابا محسن هم بهش قطار کادو داد . خودمم براش یه کادو خریدم که بقول بابا علی میگه طبق معمول  بدرد الانش نمیخوره. مادر و بابا بزرگش هم ٢٠٠٠٠ تومان عیدی دادن . نمیدونم من سید بودم یا این فسقلی .

بقول عمو مسعود به شوخی میگه پرهام که کادو به خصوص پول میگیره مامانش  از خوشحالی میمیره. اصلا یادش داده بیاد دم مغازه بگه  (مسعود کادو بده). خب من چکار کنم کنم اصلا بچم ذاتش این مدلیه  دیگه.

 راستی پرهام چشم چشم دو ابرو هم بلده: میگه

چشم چشم ابرو دما دهن  یه گدو.

از خواب که پا میشه میگه بئیم بالا . میم (مامان مریم)

یه اسباب بازی ٨ ماه پیش باباش براش خریده کره هوش:

 دیگه این پدر و پسر با هم مشغول میشن با هم . که بابا علی میگه پیشرفت چشمگیری  در این بازی داشته است.

از سر بالایی با شیب کم بالا میره یا بخواد صندلیه خودشو بلند کنه میگه : علی مدد . مدد مدد مدد

آخرش هم صندلیش میافته .

عاشق سنگ انداختن شده . بیچاره ایم ما وقتی گیر بده.امروز رفتیم پارک دیدیم حوضو خالی کردن تمام سنگهای پرهامو ریختن بیرون . دوباره حوضو آب کنند .

میگه: آخ آخ خوض خالیه . آب نیست . آخخخخخ با یه صدای آه پر حسرت . آدم جیگرش آتیش میگیره.

اومدیم خونه سنگ بازی کردیم.

 

پرهام 10 کیلو هستش

پرهام 10 کیلویی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

پرنسس
18 آبان 91 17:32
http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=17444&ChatDate=18-8-1391&PageNumber=1 سلام دوست عزیز یا 15 هزار تومان برای تولد نی نی تون تم تولد سفارش بدی اینم آدرس کولوپم
زهره مامان آریان
20 آبان 91 23:45
ای جانم ماشالله کلی پیشرفت کرده ها. آریان هم اینروزا همه چی رو خبر می بره. سرکوچمون هم یه فضای خالی هست توش پر آبه و ماهی قرمز توشه.هر وقت ازون جا رد میشیم باید هزار تا سنگ توش بندازه تا راضی شه بریم