پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

گل پسر مامان

درباره پرهام

1392/5/4 1:09
نویسنده : مامان پریسا
1,022 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

پرهام من روز به روز شیطون تر از دیروز میشه ولی یک اخلاق خیلی خوبی که داره اینه که وقتی مهمانی میرویم

خیلی ساکت و مظلوم و نرمال میشه . مثلا به چیزی دست نمیزنه، چیزی بخواد بخوره از من اجازه میگیره

و کار خوب دیگه اش اینه که چون یک ماهیه از پوشک گرفتمش دستشویی شو میگه .

خراب کاری نکرده . یعنی از وقتی جدی برخورد کردم پرهام هم همکاری کرده . خیلی ماهه هزار

ماشالله .

بعد از تولدش دیگه به صورت جدی تصمیم گرفتم هواشو داشته باشمو مراقب دستشویی داشتنش

باشم .جدای از اصرار های بعضی ها  که برای از پوشک گرفتن پرهام از شش ماه قبل به من فشار می آوردن.

به توصیه دوستان و فامیل و تجربه هاشون هدیه های کوچک میگرفتم . شکلات میذاشتم میگفتم پرهام

بیا ببینیم فرشته ها مهربون چی برات تو دستشویی جایزه گذاشتن. چند بار هم شورت های رنگارنگ

براش گرفتم که خیلی ذوق کرد.

بیشتر دوست داشت در جوی آب  ببخشید جیش کنه . بالاخره از این حرفها بیاییم بیرون .

من که موفق شدم. هم از شیر گرفتمش هم از پوشک . اصلا هم لج نمیکنه نگه.

 

بچم خیلی باهوشه یک کتاب شعر را دوبار براش بخونم حفظ میشه.

 

الان بیست تا لغت انگلیسی را بلده . ١٢٣٤٥٦٧٨٩١٠ را بخواد بگه مخصوصا اشتباه میگه یا اصلا نمیگه .

ولی وقتی یک بار گفتم وان تو تری فور فایو .... هی از من میپرسه ٤ چی میشه ؟

اعداد انگلیسی را تا ١٠ دست و پا شکسته میگه : one- two-tree-four-five-sighs(six( seven ten

 

تازگیها باید انقدر براش کتاب بخونم تا بخوابه. ژست خوابش هم که نگو .دو تا دستاش زیر سرش پاشم

می اندازه رو اون یک پاش .

 

میخوام 4 سالگی بذارمش مهد کودک

با مامان مریم رفته بودیم پارک دم خونه، مامان مریم خسته شد اومد چایی بخوره . پرهام هم چند دقیقه بعد با

بابام اومد تا مامانمو دید با تعجب گفت : مامان مریم تو اینجا نشستی ؟ ای بخ بخ ( ای بد بختی)

اصلا ما همینجوری مونده بودیم که الان کی یادش داده؟

 

در برنامه عمو پورنگ ثبت نامش کردم  یک کد رهگیری بهم دادن واقعا نمیدونم عمری باقی میمونه نوبت

پسره من بشه یا نه ؟

 

پرهام بعضی موقع ها می خواد شعر های عمو پورنگو بخونه . ولی یک شعر های سختی را میخونه که

من میگم مگه مجبوری اینو بخونی وقتی یک کلمه اش را نمیتونی تلفظ کنی .

از آنجایی که خودم شعر هاشو بیشترشو بلدم باهاش همکاری میکنم .

مثلا دیشب ساعت 1 نصفه شب یک شعر نوک زبونش ولی نمیتونه بخونه  از من کمک خواست  بچم.

دیشب گفت: بابا تو اندی و نباتی  شیرینی آبنباتی    بذار بوست کنم من یه بوس چچلاتی

حالا قسمت سختش این بود : بابا مخلتتتم چاکلتم خاک زیر پاتم بگی بمیر  برام     خوب می دونی برات

 می مرم     بابا تو اندی و نباتی  شیرینی آبنباتی    بذار بوست کنم من یه بوس چچلاتی

 ---------------------------------

تلفظ درست شعر : بابا مخلصتم چاکرتم خاک زیر پاتم بگی بمیر برام خوب میدونی واست می میرم

تو قندی و نباتی شیرینی آبنباتی بذار بوست کنم من یه بوس شکلاتی.

---------------------

 بینهایت قلدرن ایشون.عین پدر گرامیشون . رو حرفشون حرفی زده نشه

--------------------------------------------------

چند روزه انگشتر مامان مریم مفقود شده . هر چی به پرهام میگیم انگشتر مامان مریم یادته ؟

میگه آره همون سبزه .؟ میگیم آره آره  ندیدی؟ کجاست ؟

خیلی خونسرد میگه ؟ تو چوچه یعنی کوچه

یا دوباره ازش میپرسیم میره وسط اتاق الکی زیر فرشو نگاه میکنه میگه ااااا ایناش (ایناهاش) . مای زود

باور گول این نیم وجبی رو میخوریم. یک فیلمیه این جقله بچه.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

hamideh
31 تیر 92 19:38
janam nanevis ina r delem ab mishe haaaaaaaaaaaaaa 1000 ta boos
زهره مامان آریان
18 مرداد 92 0:54
افرین به این پسر خوب که مامانش اینقدر ازش راضیه. خدا رو شکر که از پوشک هم گرفتیش و راحت شدی. یعنی جدی انگشتره رو انداختی تو چوچه؟؟؟؟؟؟؟ای نامرد ناز دوست داشتنی من